محمدحسین مهدویان یکی از فیلمسازان مطرح کشور، که تقریبا از اواسط دهه ۹۰ شناخته شده است؛ دارای فرم و روش فیلمسازی خاصی است. او در سال ۶۰ در شهر بابل متولد شد و به واسطه دایی خود با عرصه سینما آشنا و به آن علاقمند گشت.
این کارگردان میگوید: «چیز دقیقی از فیلمهای اولی که در سینما دیدهام به یاد ندارم اما مطمئنم چیزهایی از آن سالها بر من تأثیرگذار بودهاند و گاهی تصاویری که از آنها در ذهنم مانده است من را شگفتزده میکنند.»
فیلمهای مورد علاقه مهدویان، حول ژانر اکشن قهرمانمحور میچرخند. سالهای دبیرستان، او به فلسفه گرایش پیدا میکند و با خود فکر میکند، فیلمهایی خوب هستند که بسیار پیچیدهاند. این کارگردان با خواندن مقالات «مرتضی آوینی»، از سینمای کند روشنفکری تغییر جهت میدهد و دوباره به سینمای داستانی توجه پیدا میکند. او میگوید: «شهید آوینی من را از سینمای روشنفکری نجات داد.»
محمدحسین مهدویان، به تاریخ علاقه وافری دارد. او در التهابهای سال ۷۸ به جریان دوم خرداد متمایل میشود و از همان سالها فضای سیاسی ایران را دنبال میکند. علاقه به تاریخ از یکسو و دنبال کردن تحولات سیاسی از سویی دیگر، مهدویان را نسبت به تاریخ معاصر دغدغهمند میکند.
مهدویان از سال ۸۴ همزمان با ورود به مقطع فوق لیسانس دانشگاه صدا و سیما، کار حرفهای خود را آغاز میکند. محمدحسین مهدویان با ساخت مستندهای آرشیوی در موضوعاتی مانند جنگ لبنان، محرومیت مردم آفریقا و… شروع به کار میکند. پس از تجربههای اولیه، وی اثری با نام «آخرین روزهای زمستان» که روایتگر زندگی شهید «حسن باقری» است میسازد.
مهدویان در این مجموعه داستانی با وسواس زیادی صحنههای مربوط به دهه ۶۰ را بازسازی میکند، به گونهای که همه صحنهها آرشیوی واقعی به نظر میرسد. این مجموعه تلویزیونی بسیار مورد توجه مردم قرار گرفت. مهدویان در این سریال سوای استفاده از دوربین ۱۶ میلیمتری، از صدای «محمد آوینی» (برادر شهید مرتضی آوینی) بهعنوان گوینده استفاده میکند.
مهدویان اولین سینمایی خود را در سال ۹۴ تحت عنوان «ایستاده در غبار» پیرامون زندگی «حاج احمد متوسلیان» به سبک آخرین روزهای زمستان، جلوی دوربین میبرد. بازی «هادی حجازیفر» در نقش حاج احمد بسیار به چشم میآید به گونهای که این بازیگر در فیلمهای بعدی مهدویان نقش آفرینیهای مهمی نیز میکند.
دومین تجربه کارگردانی محمدحسین مهدویان در فیلم «ماجرای نیمروز» رقم میخورد. ماجرای نیمروز مهدویان اینبار از سبک داکیو درام فاصله گرفته و به سمت داستانی البته همچنان با درون مایه مستندی متمایل شده است. محمدحسین مهدویان که علاقه خاصی به سینمای جاسوسی و امنیتی دارد، برای ساخت این فیلم تحت تأثیر فیلمهای این ژانر بهخصوص «مونیخ» و «۳۰ دقیقه بامداد» بوده است. همچنین فضای سرد فیلم متأثر از سینمای جاسوسی فرانسه بهویژه فیلمهای «ملویل» است.
وی بعد از تجربههای سینمایی خود، اینبار دوباره به فضای مستند برمیگردد و در سال ۹۶ با ساخت مستند «ترور سرچشمه» سعی میکند خلاءهای روایی ماجرای نیمروز را به نوعی پوشش دهد. همچنین در این سال، با ساخت مستند تبلیغاتی «حسن روحانی» کمی در عرصه سیاسی هم نقش بازی میکند.
در همان سال مهدویان، روی دیگری از شخصیت هنری خود را نمایان میکند و سینمایی «لاتاری» را در برابر دیدگان قرار میدهد. لاتاری فیلمی به سبک اجتماعی-عاشقانه (درام-رمانتیک) و در فضای حماسی و تلخ رقم میخورد.
در سال ۹۷، مهدویان دغدغه قدیمی خود را در مسائل تاریخ معاصر پی میگیرد و دنباله سینمایی ماجرای نیمروز را تحت عنوان «رد خون» به تهیهکنندگی «سید محمود رضوی» و نویسندگی «حسین تراب نژاد» و «ابراهیم امینی»، کارگردانی میکند. این سینمایی در سی و هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر با نامزدی در ۱۲ رشته این جشنواره، توانست ۳ سیمرغ بلورین بدست آورد. همچنین این کارگردان جوان در سال ۹۸ با ساخت سینمایی «درخت گردو» داستانی را در خلال بمباران شیمیایی سردشت دنبال میکند. لازم به ذکر است درخت گردو به عنوان یکی از آثار نمایشی در جشنواره فجر امسال در معرض دید مخاطبین است.