هر چیزی میتواند یک فیلم را از سایر آثار متمایز و جذابتر کند و برای لحظاتی بیننده را تحت تأثیر قرار دهد؛ معمولا به فیلمی که اینگونه عمل میکند یک اثر موفق میگویند.
یکی از عناصری که سبب اثربخشی حداکثری یک فیلم میشود، داشتن شباهت و وجوه اشتراک با آثار فاخر، پربیننده و یا حتی نوستالژی گذشته، از جنبههای مختلفی مثل ژانر، داستان، شخصیتها، فرم و… میباشد.
گاهی اوقات وجود فرهنگ مشترک میان کشورها یا ارادت یک فیلمساز به یک اثر فاخر گذشته، منبع و منشأ اینگونه ایدهپردازیها میشود و یا حتی ممکن است آثاری از حیث داشتن موضوع مشترک در قالب ژانرهای مختلف، مثلا به یک دوره تاریخی و اجتماعی خاص بپردازند و یک بار در قالب سینمای مستند و یک بار در قالب سینمای داستانی آن منظور را به تصویر بکشند.
به طور کلی، نه تنها تاریخ سینمای ایران، بلکه سینمای جهان نیز پر از آثاری است که چه تعمدا و چه سهوا بر روی یکدیگر تأثیر گذاشتهاند و منبع الهامپردازی یکدیگر شدهاند.
امروزه در عرصه فیلمسازی، الهامگیری از اشتراک و شباهت بین آثار به هیچ وجه مذموم و قابل کتمان نیست؛ بلکه نسبت به صحنه رقابتیای که ایجاد میکند، میتوان از آن به عنوان سختترین روش ایدهپردازی برای یک اثر یاد کرد. چرا که باید آثار جدید نقش مکمل و یا حتی بروز بودن اثر گذشته را بازی کنند و همچنین مخاطب گذشته و حاضر را بیش از پیش اقناع کنند.
در بین فیلمهایی که با این ویژگی به تصویر کشیده شدهاند، آثاری بیشتر موفق هستند که در عین خلاقیت بیشتر، منطبقتر بر مسائل و جوامع امروزی باشند.
آثاری که بیشترین شباهت و وجه اشتراک را با فیلم سرگیجه اثر آلفرد هیچکاک در ژانر رمزآلود و درام، محصول آمریکا در سال ۱۹۵۸ دارند؛ عبارتند از:
پنجره عقبی – Rear Window
تمامی نماهای این فیلم از درون یک اتاق گرفته شده که پنجرهای رو به چند آپارتمان دارد. یک عکاس خبری (جیمز استوارت) که با پای شکسته مجبور است در یک صندلی چرخدار باقی بماند از روی بیکاری به تماشای حرکات همسایههای آن طرف حیاط آپرتمانی که در گیتیچویلج دارد مشغول میشود. مشاهداتش باعث میشود که به یکی از همسایهها (ریموند بر) شک ببرد …
لورا – Laura
جسد زنی با صورت متلاشی شده در آپارتمان لورا هانت پیدا شده است و پلیس عقیده دارد که جسد خود لورا هانت (جین تیرنی) است. کاراگاه مارک مکفرسون (دانا اندروز) برای تحقیق بر روی پرونده انتخاب شده است ولی مثل اینکه هیچ چیز آن طوری که باید باشد پیش نمیرود. کاراگاه شیفته تصویر ذهنی شده است که
بانویی از شانگهای – The Lady from Shanghai
“مایکل اوهارا” ملوانی است که شیفته زیبایی “خانم بنیستر” شده و به خدمه کشتی عجیبی میپیوندد که در نهایت در نقشه قتلی پیچیده گرفتار میشود…
آپارتمان – The Apartment
سی.سی. باکستر (جک لمون) در شرکت بیمهٔ بسیار بزرگی کارمند جزء است. او مجرد است و در آپارتمانی به تنهایی زندگی میکند. بعضی از مدیران میانی شرکت برای این که ساعتی با معشوقهٔ خود خلوت کنند از آپارتمان باکستر استفاده میکنند. باکستر مردی شریف و خجالتی است و هیچ دوست یا معشوقهای ندارد اما عاشق دختر جوانی به نام فرن کیوبلیک (شرلی مکلین) است فرن در شرکت آسانسورچی است.
بهنظرم میشه «چشمان باز بسته» رو هم بعدش دید.