داستانهایی با مضمون شخص در برابر سیستم بارها و بارها در عالم سینما به کار گرفته شده به نحوی که این مضمون به یک ژانر فرعی تبدیل شده است.
تماشای فیلمی که داستان آن مربوط به قد علم کردن شخص یا گروه کوچکی در برابر یک سیستم بسیار بزرگتر و قدرتمندتر است بسیار جذاب و لذت بخش به نظر میرسد، چه نتیجه این تقابل پیروزی برای شخصیت قهرمان داستان و چه سرنوشتی فاجعه بار و دردناک باشد.
چنین مضمونی باعث میشود که مخاطب با شخصیت قهرمان فیلم همزادپنداری کرده و شیفته او شود زیرا او یا آنها شخصیتهایی هستند که علیه یک نابرابری یا ظلم شورش کرده و با دشواریهای غیرقابل باوری روبرو میشوند که خیلی زود ما را مشتاق تماشای سفر ماجراجویانه آنها خواهد کرد.
اگر این سفر پرماجرا با پیروزی همراه باشد بدون شک برای مخاطب نیز تجربهای الهام بخش خواهد بود. در طرف مقابل اگر شخصیت قهرمان فیلم در نهایت در برابر سیستم زورگو و قدرتمند زانو بزند، آرزوها و تلاشهایش به هدر رفته و این موضوع برای مخاطب بسیار ویرانگر خواهد بود.
اینگونه فیلمها حتی میتوانند الهام بخش مخاطبان باشند. هر چه باشد کمتر کسی یکه و تنها در برابر سیستمی قدرتمند میایستد و عدالت را فریاد میزند.