
زمانیکه صحبت از یک اثر روانکاوانه میشود که به واکاوی عمیق عواطف و احساسات درون و خاطرات فراموش شدهی انسان میپردازد، اغلب افراد فیلمی جدی و روانکاوانه از دیوید لینچ با فضایی سورئالیستی و مبهم به ذهنشان خطور میکند که برای تحلیل فیلم و درک بهتر نیازمند توسل به نظریات فروید و لکان هستند. شاید کمتری کسی در وهلهی اول به ذهنش خطور کند که منظور ما انیمیشنی خوش رنگ و لعاب با کاراکترهایی عجیب و فانتزی است.
انیمیشن درون بیرون Inside Out محصول مشترک کمپانی پیکسار و دیزنی، اثری است با چنین مشخصاتی که وصف شد. یک انیمیشن خیالانگیز و روانشناسانه که موفق شده است احساسات پیچیدهی بشری، عمیقترین ترسها و خاطرات و رویاهای شیرین فراموش شدهی انسان را به خوبی تشریح کند. کارگردانی و نویسندگی این اثر بر عهدهی پیتر داکتر Pete Docter، خالق آثار جاودانهای همچون کمپانی هیولاها Monsters, Inc ، بالا Up و انیمیشن روح Soul است که سال پیش توانست جوایز بسیاری را از آن خود کند.
عواطف ما از کجا نشات میگیرند؟
انیمیشن درون بیرون داستان دختری است به نام رایلی که در آستانهی سن حساس بلوغ قرار دارد. او همراه والدینش از شهری کوچک به یکی از شهرهای بزرگ آمریکا مهاجرت میکند. پیامد ناشی از این جابهجایی و ورود به محیطی ناشناخته و شرایطی جدیدی که در آن قرار میگیرند بر روی اعضای خانواده ناخواسته تاثیر خود را میگذارد. رایلی شخصیت درونگرایی دارد که عموما در مورد عواطف و احساساتش کمتر با کسی صحبت میکند و همین مسئله باعث پیچیدهتر شدن شرایطش میشود. زیرا علاوه بر تغییر محل زندگی و از دست دادن دوستان و تفریحات سابق، او تصور میکند که والدینش، به خصوص پدرش، تغییراتی کردهاند و مانند سابق نیستند.
همهی این عوامل باعث میشود تا او نتواند با شرایط جدید کنار آید و آن را مدیریت کند و گسست عاطفی او از همین جا آغاز میشود. ما داستان را در حقیقت از درون رایلی نظاره میکنیم، از جایگاه احساسات و عواطف بشری مانند: شادی، غم، ترس، نفرت و خشم. داستان فیلم در واقع موقعیتهایی است که هر کدام از این احساسات خود را به شیوهای مشخص و منحصر به خود، در افراد مختلف بروز میدهند و ما تاثیرشان را در وجوه بیرونی و واکنشهای افراد میبینیم.
طراحی خلاقانه انیمیشن inside out
احساسات و عواطف انسانی که مفاهیمی انتزاعی هستند در انیمیشن درون بیرون در قالب کاراکترهایی با چهرههایی انسانی و فانتزی جسمیت یافتهاند. وجه تمایز احساسات از یکدیگر علاوه بر فرمهای ظاهری متفاوتشان، رنگبندیهای متفاوت آنان نیز است. در این فیلم از مفهوم نمادین رنگها به خوبی و درستی استفاده شده است. مثلا کاراکتر «غم» دارای رنگ آبی است که در بحث روانشناسی رنگها یادآور اندوه و تفکر است. یا شخصیت «خشم» در کنار فرم مربعی شکلی که دارد، قرمز رنگ است. این تاکید و تفکیک رنگی که هوشمندانه در این اثر مورد استفاده قرار گرفته است، یک مزیت دیگر نیز دارد و آن این است که به مخاطبین کودک و کم سن و سال خود در بازشناخت هر چه بهتر عواطف و احساسات از یکدیگر کمک شایانی کرده است.
در حقیقت یکی از نقاط قوت این انیمیشن آن است که گروه طراحان موفق شدهاند مفاهیم انتزاعی و ذهنی پیچیده را به صورتی عینی و ملموس تصویرسازی کنند. آنها به مدد بهرهگیری از استعارههای تصویری مناسب به معرفی بخشهای مختلف ذهن پیچیدهی انسان در قالب سرزمینی پهناور که دارای بخشهای متفاوت و پیدا و پنهان است بپردازند. به عنوان مثال، ناخودآگاه انسان جایی که عمیقترین ترسها، خاطرات و موارد دیگر در آن قرار دارند، به درهای عمیق، تاریک و ناشناخته تشبیه و تصویر شده است که رسیدن به بخشهایی از آن محتمل نیست. البته تیم سازنده هوشمندانه به این مسئله نیز اشاره کرده است که با وجود پیشرفتهای علمی، ذهن انسان همچنان دارای بخشهای ناشناختهای است که دانش بشری هنوز در حال مطالعه بر روی آن است. این نکته یادآور آن است که تیم سازنده به کودکان احترام گذاشته است و سعی در فریب آنان نداشته است، شاید یکی از دلایل محبوبیت استودیو پیکسار، همین احترام به شعور و درک مخاطب کودک و نوجوان خود است که جای خالی آن در میان انبوه آثاری که برای کودک و نوجوان ایرانی ساخته میشود به خوبی حس میشود.
فرمول جادویی پیکسار
مهمترین نقطهی قوت این انیمیشن که آن را در ردیف آثار ماندگار سینما قرار داده است، بهرهگیری از ایدهی جسورانه و متفاوت است. ایدهی اولیهی انیمیشن درون و بیرون از میان خاطرات و تجارب خود کارگردان، پیتر داکتر سر بر آورد. زمانیکه در کودکی همراه والدینش به کشوری دیگر مهاجرت میکند و آنجا با مشکلات و چالشهایی روبهرو میشود، که بعدها نیز مشابه این اتفاق برای دختر خودش اتفاق افتاد. پس از آن بود که داکتر تصمیم گرفت این مسئله را دستمایهی نوشتن داستانی جدید کند که در آن، فعل و انفعالات ذهن ما در هنگام برخورد با مسائل جدید و چالشها را به زبان تصویری و غیر تجریدی برای مخاطبین به خصوص کودکان و نوجوانان توضیح دهد. گروه سازندگان برای درک صحیح و بهتر، از نظرات روانشناسان و مشاوران بهره بسیار بردند و مطالعهی بسیاری بر روی ذهن انسان، به منظور رسیدن به داستانی دقیقتر و ارزشمندتر داشتند. اگرچه که در مجموع داستان فیلم بیشتر برای گروه سنی نوجوان جذاب است و حتی میتوان گفت مخاطب یک سوم پایانی اثر بیشتر والدین و بزرگسالان هستند، اما همچون سایر آثار پیکسار که طیف مخاطبین آن همیشه وسیع بوده است، انیمیشن درون بیرون نیز از این قاده مستثنی نیست.
مانند اکثر آثار پیکسار، داستان فیلم دارای چندین لایه و وجه است که هر بینندهای میتواند با آن ارتباط گیرد و در آن بنا به اقتضای خود نکتهای کشف کند. انیمیشن درون بیرون که سال ۲۰۱۵ بر روی پرده سینماها قرار گرفت علاوه بر تحسین منتقدان، مورد استقبال مخاطبین بسیاری در سراسر جهان قرار گرفت. این اثر که از کیفیت بالایی در تصویرسازی خلاقانه و بازی با تکنیکهای ساخت و پرداخت نیز برخوردار است، مقدمهای شد برای اتفاق بزرگتری که بعدها در انیمیشن روح ساخته ۲۰۲۰ پیکسار گسترش یافت و مورد توجه بیشتری قرار گرفت. بازی با فرمها و تکنیکهای تصویری، عموما در آثار بلند سینمایی کمتر اتفاق میافتد و بیشتر در آثار هنری و کوتاه انیمیشن شاهد آن هستیم اما در سرزمین جادویی پیکسار، غیرممکن وجود ندارد و هر چیزی ممکن است، چه در سطح داستان و چه در سطح پرداخت و فرم.
پیام انیمیشن درون بیرون
در پایان باید به مهمترین پیام و دغدغه فیلم اشاره کنیم؛ مسئلهی مهمی که در انتهای فیلم به آن میرسیم آن است که شاید برخلاف تصور و باوری که امروزه روانشناسی اصطلاحا تجاری و بازاری سعی در القای آن دارد، تمام عواطف و احساسات انسانی مهم هستند و نباید هیچ یک را نادیده گرفت و سرکوب کرد. به عنوان مثال امروزه در بعضی از رسانهها افراد غیر متخصص تاکید بیهوده و غیر اصولی بر شاد بودن، افسرده نبودن، غمگین نبودن در زندگی میکنند و همه چیز را منوط به خواست شخص میدانند، اما در انیمیشن درون بیرون ما یک پیام بسیار ارزشمند دریافت میکنیم و آن اینکه، تمام عواطف و احساسات بشری به یک اندازه مهم هستند و در جایگاه خود نیاز به بروز و ظهور دارند. گاهی غمگین بودن و اشک ریختن برای انسان لازم است و گاه نیاز است از چیزی واهمه داشته باشد. این مسئله شاید پیام اصلی داستان و مهمترین نکتهای است که فیلم به همه، از جمله به کودکان و نوجوانان یادآوری میکند، ارزش غمهایت را بدان، آنان تو را رنج میدهند اما روح تو را قویتر میکنند.