
قبلاً این را گفتهام و باز هم میگویم: در این عصر کنونی، پیدا کردن محصولی که نسبتاً خوب باشد، دشوار است. باید از همه نظر متعادل باشد. یعنی نه خیلی بد باشد، نه خیلی خوب. انسجام داشته باشد امّا آنقدرها هم پدیدهی عظیم و پیچیدهای نباشد. در کل، چنین چیزی هدف خیلی بزرگی نیست و البته آستانهی تحمّل مخاطبان نیز کمی متفاوت است.
برای این که شک و شبههای در میان نباشد، واضحتر میگویم. منظورم سریالهای درام تلویزیونی است، نه برنامههایی که در طول روز پخش میشوند و یا سریالهای سرگرمکنندهی بعدازظهری، مانند Queer Eye. منظورم چیزیست که داستانی داشته باشد که حتی در حالی که به گوشیتان خیره شدهاید هم، بتوانید دنبالش کنید. با شخصیتهایی که چندان پیچیده نیستند و تا حدّی میشود روی آنها سرمایهگذاری کرد. در حالی که گوشیتان را زمین میگذارید، شامتان را میل میکنید و نوشیدنیتان را مینوشید.
انقلاب در قطار
امّا خبر خوش این است که کرونا باعث شده است که مردم به محصولاتی از این دست بیشتر نیاز پیدا کنند و در نتیجه خروجی بیشتری از این نوع داریم. این بار قطاری زرهپوش و غولپیکر، متشکل از ۱۰۰۱ واگن خودپایدار را داریم که بیوقفه زمینی که تا بیخ و بن یخ بسته است را دور میزند. در واقع تلاشیست برای به تصویر کشیدن یک کلیشهی برعکس. (گرمایش جهانی) میدانم. همین الاناش هم مجذوب شدهاید، درست است؟ و این حتی قبل از این است که بدانید که این کشتی زمینی قرار بود که تنها افراد نخبه و باهوش را در خود جای دهد، امّا در دقایق پایانی و قبل از این که سفر بیپایانش را آغاز کند، توسط افراد معمولی و فرودست نیز مورد حمله قرار گرفت و آنها نیز به زور در آن ساکن شدند.
افرادی که در شرایطی وخیم و نابهسامان در واگنهای آخرین قطار زندگی میکنند و نگهبانان با اکراه به آنها غذا میدهند و آنها نیز نتیجتاً در حال پیریزی شورش هستند. در حالی که بیلیونرها، زیبارویان و بازرگانان در واگنهای جلویی به عیّاشی و زندگی مجلل و اشرافیشان مشغولاند. خانمها و آقایان، خوش آمدید – یک لحظه اجازه بدهید بلیتتان را چک کنم – به «برفشکن». احتمالاً به مذاق همگان خوش بیاید.
نظم و قانون همه چیز است
این سریال بر اساس رمانهای مصور نوشتهشده توسط جک لاب، جان مارک روشت و بنجامین لگراند و فیلم سال ۲۰۱۳ بونگ جون هو، به همین نام، ساخته شده است. فیلمی که رمانها را خیلی دقیق و موشکافانه به نوعی به داستانی دربارهی زندگی در زیر پرچم سرمایهداری تبدیل کرد. اگر تا به الان لذت تماشای این فیلم را تجربه نکردهاید، بروید و تماشایش کنید و برگردید. بعد از آن، ما بر روی نقشآفرینی باورنکردنی تیلدا سویینتون در نقش ناظر دیوانهی مارگارتتاچرمآب قطار که خز میپوشد، تمرکز خواهیم کرد.
سریال «برفشکن» به طرز باشکوهی تقریباً همهی نکات خوب و مثبت هر دو منبعاش (رمانها و فیلم بونگ جون هو) را کنار میگذارد و در عوض آن را به یک دزدوپلیسبازی تبدیل میکند که در قطار مذکور اتفاق میافتد. میتوانید فرض کنید نسخهی علمی تخیلی سریال «نظم و قانون» است.
نمایش فاصله طبقاتی
«آندو لیتون» (با نقشآفرینی دیوید دیگز) یکی از آن افرادیست که به زور سوار قطار شده است. آنها «دُمنشینها» خطاب میشوند، چرا که در قسمت پایانی قطار که «دُم» نامیده میشود، زندگی میکنند و دلیل آن هم این است که بودجه تماماً صرف شاتهای خارجی قطار در حال فرو رفتن در سرزمینهای یخزده شده است و نه صرف فیلمنامه. (شوخی) دُمنشینها در حال پیریزی یک انقلاب هستند. «لیتون» زمانی که توسط صدای قطار، «ملانی گویل» (با نقشآفرینی جنیفر کانلی)، به واگنهای جلویی احضار میشود، اصرار بر احتیاط دارد. ملانی مسئول عملی کردن دستورات «آقای ویلفورد»، سازندهی دیدهنشده و خداوار قطار، است. «لیتون» سابقاً پلیس جنایی بوده است و در قطار قاتلی سریالی وجود دارد که مسافران درجه سوّم را به خطر انداخته، و نظم و قانون شکنندهی قطار را به هم ریخته است. «آقای ویلفورد» به «لیتون» برای حل این مشکل نیاز دارد.
بسیار خب.
«لیتون» تنها پلیس جنایی سابق در قطار است. قطاری که یک اقیانوس مینیاتوری در اختیار دارد که از آن برای تغذیهی مسافرانی که پول میپردازند، استفاده میکند. همچنین چندین درخت گیلاس پرورشیافته در آب، امّا حتی در یکی از این ۳۰۰ واگن کشاورزیاش هیچ نیروی پلیسی ندارد.
بسیار خب.
دوستدختر سابق «لیتون» که پنج سال پیش تصمیم گرفت «دُم» را ترک کند تا در قسمت «ماشین شب» کار کند، یکی از مظنونین است.»
بسیار خب.
«لیتون» در حال حاضر کاملاً تمامی قطار را تحت پوشش قرار داده است و برای یک انقلاب درست و حسابی نقشه میکشد و همزمان معمّای قتل را نیز حل میکند. بسیار خب؟
بسیار خب. فکر میکنم که این همهی آن چیزیست که نیاز دارید. یک صحنهی مبارزهی خونآلود وجود دارد، یک عشق تقریبی، یک کودک دلنشین، اشاراتی نصفهونیمه در مورد وفاداری به طبقهی اجتماعی، اعتماد و خیانت و گرهای در اواخر قسمت اول که احتمالاً همزمان با دیدن تیتراژ آغازین، پیشبینیاش میکنید. به طور خلاصه، بسیار مناسب است. لم بدهید و ریلکس کنید و از این مزخرف زرقوبرقدار لذت ببرید.
اتفاقا این سریال فوق العاده بامعنی ساخته شده و فصل دومش هم بی نظیر و اکشنه. لطفا درست تحلیل کنید و از روی یک قسمت قضاوت نکنید