
سعید آقاخانی اولین بار با مجموعه طنز آیتمی «پرواز ۵۷» در سال ۱۳۷۲ جلوی دوربین آمد. او که متولد ۱۳۵۰ و فارغالتحصیل رشته تئاتر از دانشگاه تهران است، بعد از پرواز ۵۷ همراه با مهران مدیری که کارگردان این مجموعه بود، در مجموعه موفقتر «ساعت خوش» هم بازی کرد. آقاخانی و بسیاری از هنرپیشههای پرواز ۵۷ را میشود با عنوان کمدینهای ساعت خوشی خطاب کرد.
اتفاقی مثل ساعت خوش سالهاست که در تلویزیون و سینمای ایران رخ نداده است. با این مجموعه، تعداد زیادی از استعدادهای جوان که تا پیش از آن ناشناخته بودند، وارد عرصه کار حرفهای شدند و درخشیدند. این تئاتریهای جوان هر کدام اهل یکی از ششگوشه ایران بودند و بیاینکه حتی ذرهای از لهجه آن مناطق، در خلق تیپهای طنز استفاده کنند، با خودشان چیزهایی را از آن مناطق آوردند.
یک اکیپ خلاق
نادر سلیمانی و نصرالله رادش متولد آبادان بودند. غلامرضا نیکخواه که همان روزها هم از بقیه سن بیشتری داشت، متولد بوشهر و رضا عطاران متولد مشهد بود. در این تیم جوان، کسانی مثل رامین ناصرنصیر و یوسف صیادی متولد تهران بودند و از هنرجوهای پیگیر سینما و تئاتر محسوب میشدند و فقط ارژنگ امیرفضلی را میشد در این تیم دارای خانوادهای با سابقه هنری دید.
سعید آقاخانی هم متولد بیجار بود؛ یکی از شهرستانهای استان کردستان که از قدیمیترین شهرهای ایران بهحساب میآید. برای اشاره به نون خ بد نیست به اینکه سعید آقاخانی از کجا آمده و امروز در کجا قرار گرفته است، دقت شود. او بلافاصله بعد از ساعت خوش و سال خوش برای کارگردان صاحبنامی مثل کیانوش عیاری جلوی دوربین رفت و پس از آن در چهار سریال اصغر فرهادی بازی کرد. در سینما جلوی دوربین بهرامتوکلی و فرزاد مؤتمن و مسعود کیمیایی رفت و بارها نقشهایی جدی را در سینما و تلویزیون بازی کرد که برای بعضی از آنها تحسین شد.
سریالی به دور از تهران و موضوعاتش
کار با سیروس مقدم از دیگر تجربههای آقاخانی جلوی دوربین بود و از اواخر دهه ۸۰ پس از چند مورد نویسندگی برای رضا عطاران که همه موفق بودند، بالاخره روی صندلی کارگردانی نشست. سعید آقاخانی تا سال ۱۳۹۸ برای تلویزیون یازده سریال را کارگردانی کرد و در ۱۳۹۳ فیلم سینمایی «لامپ ۱۰۰» را ساخت که اساساً کمدی نبود.
با این حال اوج کار آقاخانی نون خ بود که یک جورهایی میشد آن را بازگشت به اصالت خودش دانست. همان بچه شهرستانی با استعدادی که در رشته تئاتر دانشگاه تهران قبول شده بود و وقتی هیچکس او را نمیشناخت توانست، جلوی دوربین تلویزیون در نمایشهای پربازیگر و شلوغ بدرخشد، حالا خودش هم سراغ چهرههای ناآشنا میرود و از فضای تهرانزده سینما و تلویزیون ایران میگریزد تا بهترین اثرش را خلق کند.
سری دوم نون خ در اواخر فروردین ماه امسال روی آنتن شبکه یک رفت و توجه خیلی از مردم ایران را جلب کرد. بسیاری از هنرمندان سینما و تلویزیون ایران که بدون نسبت فامیلی با سایر عوامل سینما و تلویزیون و بدون بهرهمندی از امکانات ویژه توانستند به چهرهای مطرح تبدیل شوند، در درون خودشان یک نون خ ساخته نشده دارند که باید آن را پیدا کنند. دور از ستارهمحوری و آزاد از تهرانزدگی. اگرچه میتوان گشت و در نون خ هم ایراداتی پیدا کرد، اما به واقع این مجموعه جزء معدود مجموعههای طنز تلویزیون و سینمای ایران است که ارزش تحلیل ساختاری دارد.
دوری از تهران و روایت های تعمیم پذیر
بحث تهرانزدگی سینمای ایران خیلی وقت است که مطرح شده اما اتفاق خاصی در مورد آن نیفتاده است. در سینما فیلمهای متعددی خارج از تهران و با شخصیتهای غیرتهرانی ساخته شدهاند که اکثرشان منطقه وقوع روایت را به مثابهی یک نقطه خاص نمایش دادهاند. داستانی که در کردستان و آذربایجان یا جاهای دیگر ایران روایت میشود، غالب اوقات طوری نبود که علیرغم تاکید بر ویژگیهای بومی، داستانی تعمیمپذیر به کل ایران باشد.
این تنها شهر تهران است که تا به حال چنین خصوصیتی در فیلمها و سریالها داشته و حتی ویژگیهای خاص تهران هم همیشه ویژگیهای کل جامعه ایران آن روزگار معرفی شدهاند. سریال پایتخت از این جهت مجموعه قابل تاملی است که مردم ایران را نشان میداد و نه مردم مازندران را؛ بعد از چند سال نون خ کمک کرد که بفهمیم پایتخت یک اتفاق تکرارنشدنی نبوده و این راهی است که چون کمتر کسی در آن پا گذاشته، کمتر به چشم آمده است.
صرف اینکه دوربین یک کارگردان به شهرستانها و روستاهای اطراف ایران برود، قرار نیست اثر را موفق از آب در آورد. بلکه کارگردان باید بتواند آن منطقه به خصوص را به شکل آینه کل ایران در بیاورد و مسائل فیلم یا سریالش را قابل تعمیم کند. تمام ویژگیهای دیگر نون خ بدون در نظر گرفتن این مورد، بیاثر و بیفایده میشدند.
درونمایه نقد سیاسی
نون خ در سری دومش ربط مستقیم و غیرمستقیمی به مفسدان اقتصادی نداشت اما حتی اگر سری چندمین آن هم ساخته شود، با توجه به این نام میشود فهمید که بنمایهاش چه بوده است. وقتی در سال ۱۳۹۸ سری اول «نون خ» پخش شد، بحث مفسدان کلان اقتصادی برای مردم ایران بسیار جدی بود و هنوز هم این مسئله دغدغه مردم هست؛ اما حالا موضوع بیکفایتی بعضی از مسئولان کشور هم به آن اضافه شده و نون خ در سری دومش به بهانه زلزله چند سال پیش کرمانشاه، سراغ این موضوع هم رفته است. ساختار غیر تهرانی نون خ به آن کمک میکند سراغ طرح مسائلی برود که در قالب طنزهای آپارتمانی تلویزیون ایران نمیگنجیدند.
حساسیت های قومی
مسئله اعتراض اقوام ایرانی به تصویری که از آنها در یک فیلم یا سریال تلویزیونی نمایش داده میشود، مسئلهای بسیار قدیمی است. مقداری از این قضیه را به کمطاقتی مردم نقاط مختلف ایران نسبت دادهاند؛ اما باید به این نکته توجه کرد که سینما و تلویزیون ایران چه سابقهای در نمایش تصویر مردم شهرستانها و روستاها دارد و چرا این سابقه، مردم غیرتهرانی ایران را به دوربین هنرمندان کشورشان بدبین کرده است.
تصویری که این مردم را ناراحت و بدبین کرده، بسیار قدیمی است و سابقهی آن لااقل به دوران پس از انقلاب سفید برمیگردد؛ دورانی که سینما موظف شده بود برای تبلیغ تجدد، چهره عقب ماندهای از مناطق سنتی ایران نمایش بدهد. طی تمام این سالها چهره مردم شهرستان در کارهای طنز ایرانی عموماً آدمهای ساده و کمتر توسعهیافته بود. از طرف دیگر حساسیتهای بیش از اندازه هم باعث میشد کسی جرات نکند سراغ قومیتهای مختلف ایران برود تا شاید این کلیشههای غلط سینمایی و تلویزیونی به هم بخورند.
نون خ اولین تصویر طنز از کردهای ایران را نمایش داده است و اعتراضات قومیتی به آن خیلی کمتر از تشویقهایی بوده که توسط مردم همان مناطق دریافت شده است. اگر این مجموعه به همین شکل ادامه پیدا کند، تعمیم پیدا کردن مسائل آن از یک روستای کردنشین به تمام ایران بیشتر جا خواهد افتاد و این اعتراضات از همین حالا هم کمتر میشوند و رفتهرفته محو خواهند شد.
طنزی صمیمی و بدون بدجنسی
فیلمهای کمدی سینمای ایران فرمول سادهای برای خنداندن مخاطب پیدا کردهاند که همان متلکهای بودار جنسی است. این فرمول در تلویزیون قابل استفاده نیست چون ممیزیها جدیترند اما یک فرمول ساده دیگر برای خلق درام کمیک، تبدیل به کلیشه تلویزیون ایران شده که تاثیرات منفی فراوانی دارد. شخصیتهای بد ذات و خودخواه و حقهباز، سرتاسر بسیاری از مجموعههای کمدی تلویزیون ایران را پر کردهاند و ممیزیها هم هیچ حساسیتی روی چنین موضوعی ندارند.
این راحتترین روش برای تیپسازی و کش دادن یک مجموعه تلویزیونی تا حداقل ۹۰ شب است و وقتی از سازندگان چنین مجموعههایی در این مورد انتقاد میشود، میگویند مگر این چیزها در جامعه ایران وجود ندارد؟ در نقطه مقابل این نوع سریالها که خشونت معاشرتی را کلیشه و عرف کردهاند پرسشی به وجود میآید که آیا جو صمیمی سریال نون خ در هیچ جای جامعه ایران وجود خارجی ندارد و صرفاً تخیل نویسنده و کارگردان کار بوده است؟ اینکه یک فیلمساز تصمیم بگیرد چه چیزی را نمایش دهد و توانایی نمایش آن را چقدر و چطور داشته باشد، تعیینکننده تم کارهاست وگرنه همه چیز در جامعه وجود دارد!
باید گفت که جو دوستانه و صمیمی نون خ، که البته خالی از کلکلها و اشتباهات رفتاری افراد در حق هم نیست، چیزی است که خلق آن مهارت بیشتری نسبت به یک آپارتمان پر از آدمهای بدجنس و زیرآبزن و حقهباز میخواهد و تاثیر تربیتی بهتری هم روی جامعه ایران دارد.
نون خ حرف نداره
حال میکنم با دیدنش
بله از سریال های خوب ایرانی هستش