
فیلم «The Last Duel» بر بستر داستانی واقعی از آخرین دوئل ثبت شده در تاریخ فرانسه روایت خود را استوار میکند. روایتی از مردمان قرن ۱۴ میلادی که برای افتخار، شجاعت، شهرت و یا گاهی برای پاک کردن نامشان در نبردی تا آخرین نفس میجنگیدند. نبردی که در آن قضاوت خداوند برای فرد بیگناه آنی بود که بهتر میجنگید، نه آنکه حقیقت با او بود. همراه ما باشید با نقد فیلم آخرین دوئل.
فیلم با زمان دو ساعت و سی دقیقه خود ما را به فرانسه قرن ۱۴ میبرد. جایی که جنگهای میان فرانسویها، انگلیسیها و اسکاتلندیها دنیایی خشن را شکل میداد. دنیایی که در آن شوالیهها، سِرها و حاکمان فئودالی به نام پادشاه میجنگیدند تا بتوانند قدرت، ثروت و نام کسب کنند. قدرتی که پایه و اساسش اسمها، رسمها و سنتها بود.
اثری دیگر از خالق قلمرو بهشت
فیلم را چهره بزرگ فیلمسازی جهان «Ridley Scott» ساخته است. کارگردانی که امسال با ساخت دو فیلم «The Last Duel» و «House of Gucci» تمام توجهات را به سمت خود جلب کرده است. دو اثری که احتمالا باعث خواهند شد سال ۲۰۲۱ را سال ریدلی اسکات بنامیم. کارگردانی که سابقه ساخت اثر هیجانانگیزی همچون «Kingdom of Heaven» را در کارنامه خود دارد.
فیلم آخرین دوئل داستانی تاریخی و حماسی از آخرین دوئل رسمی ثبت شده در تاریخ فرانسه دارد. دوئلی که میان دو دوست و براساس کتاب «The Last Duel: A True Story of Trial by Combat in Medieval France» ساخته شده است. کتابی که روایت دوئل «Jean de Carrouges» و «Jacques Le Gris» است.
تماشای آنلاین فیلمهای Ridley Scott در فیلمگردی
کروژ و ژاک دو دوستی هستند که در جنگهای فرانسه حضور داشتند. دو دوستی که بعد از برگشت از جنگ و با ازدواج کروژ با یکی از دختران حاکمان فرانسه شعله اختلافات میانشان روشن شد. اختلافاتی که ابتدا بر سر زمین بود و سپس با تجاورز ژاک به همسر کروژ به نهایت خود رسید. همین نیز باعث شد تا در انتها دوئل بین این دو کهنه سرباز تبدیل به بخشی از تاریخ فرانسه شود.
گلادیاتورهای فرانسوی
فیلم جدید ریدلی اسکات شباهتهایی به اثر شاهکار او «Gladiator» دارد. فیلمی درباره سردار رومی که تبدیل به برده و سپس در میدان نبرد گلادیاتورها برای شرافتش جنگید. فیلم آخرین دوئل نیز ماجرایی شبیه به دوئل مارکوس دارد، نبردی که در آن مارکوس برای حفاظت از نام خود و انتقام خون همسر و فرزندش به نبرد با سزار روم میرود.
ما در آخرین دوئل نیز شاهد همین نکته هستیم که مردی برای اعاده حیثیت خود و همسرش حاضر میشود به جنگ برود. اما نکته جذاب در فیلم دوئل در همین نقطه اعاده حیثیت شکل میگیرد. ریدلی اسکات فیلم خود را در سه چپتر یا بهتر بگویم در چهار بخش برای مخاطب روایت میکند. فیلم در ابتدا با آماده سازی دو شوالیه برای حضور در میدان نبرد آغاز میشود.
سه شخصیت و سه روایت
فیلم با فلش بکی ما را به چند سال گذشته میبرد، جایی که کروژ و ژاک در کنار یکدیگر و در یکی از نبردهای ارتش فرانسه حضور داشتند. داستان پارت اول خود را با محوریت شخصیت کروژ که نقش او را «Matt Damon» بازی کرده، آغاز میکند. پارتی که داستان اختلافات این دو دوست را از زاویه نگاه او به مخاطب نشان میدهد. در این زاویه نگاه ما متوجه میشویم که کروژ چرا با ژاک به اختلاف خورده است.
فیلم در پارت دوم زاویه دید خود را تغییر میدهد و این بار داستان اختلاف و سپس تجاوز به همسر کروژ را از زاویه دید ژاک با بازی «Adam Driver» بازگو میکند. زاویه دیدی که شاید در نگاه اول روایتی متشابه داشته باشد اما در جزئیاتش کاملا متفاوت است. به خصوص که سکانسهای متشابه با حضور دو شخصیت در هر پارت اختلاف روایت دارند که ناشی از نگاه آن کاراکتر به ماجراست است.
نگاهی که موجب میشود مخاطب نیز نداند که کدام زاویه نگاه درست است. زیرا خود دوربین نیز به عنوان راوی داستان، در واقع مخاطب داستان است که روایتهایی با کلیات و جزئیات متفاوت را به ما نشان میدهد. روایاتی که در انتها برداشت را برعهده مخاطب میگذارد که کدام یک درست میگویند. فیلم در پارت سوم زاویه نگاه خود را به سمت همسر کروژ، بانو مارگاریت با بازی «Jodie Comer» میبرد.
بانوی پیروز دوئل
ماجرای ازدواج او با کروژ و سپس تجاوزی که به مارگارت شد این بار با نگاه زنانه او روایت میشود. نگاهی که بخش اعظمی از این پازل روایتی که ریدلی اسکات برای مخاطب خلق کرده است را تکمیل میکند. در اینجاست که ما متوجه جزئیات متفاوتی در روایت داستان میشویم و آنکه بالاخره ماجرای اصلی اختلاف و سپس تجاوز چه بوده است.
پارت سوم که انتهایش به دوئل کروژ و ژاک منتهی میشود احتمالا روایت واقعیتری از این ماجرا باشد. زیرا برخلاف آنچه که از فیلم حس میشود، شخصیت اصلی داستان مارگاریت است. شخصیتی که باعث جنگ بین دو دوست و سپس دوئل آنهاست. در حالی که خود در کنار ایستاده و نهایتا او تنها فرد پیروز میان این سه شخصیت است.
کروساوا و ریدلی اسکات
اثر که در نقد فیلم آخرین دوئل درباره آن حرف زدیم، با هوشمندی مخاطب خود را غرق در روایتهایی متفاوت کرده که جزئیاتش شما را درگیر آن میکند که قضاوت کنید کدام فرد درست میگوید. هرچند که فیلم قضاوت اصلی که تجاوز به مارگاریت بالاخره رخ داده است یا خیر را با دوئل سهمگینی به اتمام میرساند، اما به مخاطب میباوراند که هنوز در این روایت باید تردید داشته باشند.
قصهگویی متفاوت فیلم آخرین دوئل بیشک ما را به یاد اثر ماندگار «Akira Kurosawa» میاندازد. ریدلی اسکات مدل قصهگویی خود را از فیلم «Rashomon» اقتباس کرده است. فیلمی شاخص از سینمای ژاپن که در آن جا نیز کوروساوا قضاوت مخاطب خود را با روایت داستان از دید چند شخصیت متفاوت به چالش میکشد.
تماشای آنلاین فیلمهای Akira Kurosawa در فیلمگردی
قضاوتی که در انتها مشخص نمیشود که واقعیت چه بوده و روایت اصلی کدام است. شاید همین نکته باشد که فیلم جدید ریدلی اسکات را تبدیل به اثری خوب کرده است که ارزش تماشا کردن را دارد. با تشکر، نظرات خود را درباره نقد فیلم آخرین دوئل در بخش دیدگاهها با ما در میان بگذارید.
اثر بسیار تامل برانگیز و تاثیرگذاری بود ، خصوصا دوئل نهایی اسکاتی و تراژیک فیلم …. تعمیم این فیلم به دنیای امروز ما هم کاملا منطقه، عصیان بر علیه ظلم و عدم سکوت در مقابل تعرض برای حفظ ابرو . فیلمنامه قوی و درست و قاب بندی های داریوش وولفسکی فیلمبردار لهستانی با نماهای غمبار و سرد اروپای شرقی و کارگردانی عالی اسکات و بازیهای خوب و خصوصا عالی کومر فیلم و تبدیل به اثری ماندگار کرده…
با سلام خدمت دوستان ، من فیلم زیاد تماشا میکنم به نظر من این فیلم نسبت به گلادیاتور ضعیف تر هست اما ارزش دیدن را دارد.فیلم برداری حرف نداره زوایای دوربین واقعا درست و حساب شده هست.هنرپیشه ها هم بخوبی ایفای نقش کرده اند.
برداشت من اینه که جنگ بین کروژ و ژاک بخاطر تجاوز نبود و این اختلاف از جایی شروع شد که ژاک در انتخاب همسر (برای دست آوردن املاک جهیزیه) به دوستش نارو زد که ارباب خودشو از ورشکستگی نجات بده کروژ که در ازدواج با مارگاریت به خواسته خودش (جانشینی پدرش) نرسید از دوستش کینه به دل گرفته بودو از این موقعیت تجاوز برای انتقام جویی استفاده کرد و دست آخر هم با نیرنگ (خنجری که در کنار کفش خود جاساز کرده بود) موفق به شکست رقیب شد.
با تشکر از نظراتتون که با ما در میان گذاشتید.
با عرض سلام من این فیلم رو چند بار دیدم اگر دقت کرده باشید در سکانس اول فیلم مامور پادشاه اعلامیه ای رو میخونه که در آن اشاره میکنه کسی اجازه حمل سلاح را در اون محل نداره بجز دو شوالیه که از پادشاه دستور دارند و مورد دیگری که اشاره میکنه اینه که جاسازی هر نوع سلاحی توسط دو مبارز ممنوع است اما کروژ (برنده دوئل) در قسمت چکمه خود خنجری را پنهان و در پایان فیلم استفاده میکنه که این موضوع جای تامل داره.
حالا به نظرتون حق با چه کسی هست.؟؟؟
با فردی که بواسطه املاک با دختری ازدواج کرده و با او در حضور مادرش به سردی برخورد میکنه و فقط در مواقع نیاز بهش رجوع میکنه؟؟؟؟
یا حق با فردی هست که خالصانه اون زن رو دوست داره ولی از راه درستش وارد نمیشه؟؟؟؟
قضاوت با شما بیننده عزیز است
سوالی که ذهن من را درگیر کرده این است که آیا مارگریت پس از پنج سال زندگی مشترک که باردار نمی شده است بر اثر این تجاوز باردار شده است ؟ ودر واقع پدر فرزند او ژاک است ؟
به طور قطع نمیشه گفت اما اینم یکی از احتمالاته و درصدش هم زیاده
آقای بهامیر به نظر شما کسی که بهش تجاوز شده باعث جنگ بین دو دوست هست و کنار وایساده و تماشا میکنه و در نهایت فرد پیروز این ماجراست ؟ لطفا فکر کن بعد بنویس دوست عزیز