
فیلم انتقامجویان: پایان بازی «Avengers: Endgame» خاتمهای بر یکی از بزرگترین پروژههای سینمایی جهان بود. پروژهای عظیم که استودیو مارول آن را در سه فاز و با ساخت بیش از ۲۰ فیلم سینمایی به انجام رساند. فیلمهایی که کاراکترهای ابرقهرمان دنیای کمیک مارول را از صفحات کاغذ بر روی پرده سینماها آورد.
انتقامجویان را میتوان نمونه موفق یک سینمای سرگرمی محور دانست. سینمایی که بر اساس وجود ابرقهرمانها حرکت میکند و در آن این شخصیتها هستند که حکم الماسهایی را دارند که تنها وجودشان کافی است تا یک فیلم به موفقیت برسد. موفقیتی که استودیو مارول در ده سال گذشته ثابت کرده است که بیدلیل نیست.
فیلم انتقام جویان: پایان بازی دوبله فارسی در فیلمگردی
مخاطب دنیای امروز سینما را نه به آثار بزرگان سینما بلکه به فرانچایزهای بزرگش میشناسد. زیرا سینمای امروز کاملا بر اساس نظر و سلیقه مخاطب عام فیلم میسازد. مخاطبی که تنها به دنبال هیجان، حس حماسه و ایجاد غرور از پیروزی قهرمانهایش است و دیگر هیچ.
فیلم انتقام جویان: پایان بازی دوبله فارسی در فیلمگردی
انتقامجویان مجموعهای از همه عناصر بالا را در اختیار دارد. مجموعهای که تمام ابرقهرمانهای دنیای مارول را از مرد آهنی و کاپیتان آمریکا بگیرید تا هالک، مرد مورچهای، مرد عنکبوتی، دکتر استرنج و دیگر ابرقهرمانان را در کنار یکدیگر قرار میدهد تا یک حماسه خلق کند. زیرا حماسه اولین نقطه همذاتپنداری مخاطبان با ابرقهرمانان است.
جنگ ابدیت و پایان بازی چه میگویند
دو فیلم پایانی انتقامجویان با نامهای جنگ ابدیت «Avengers: Infinity War» و پایان بازی «Avengers: Endgame» را باید در یک راستا بررسی کرد. زیرا داستان این دو فیلم کاملا به یکدیگر مرتبط است. داستانی که فاز سوم یا به نوعی پایان عصر اول انتقامجویان را رغم میزند. دو فیلم حدود ۳ ساعته که ابتدا روایتگر یک حماسه عظیم است و سپس به یک تراژدی ختم میشود.
دنیای سینمایی مارول کاملا منطبق بر روایت داستانی کمیکهایش است. به خصوص مجموعه انتقامجویان که برای اولین بار در سال ۱۹۶۱ و توسط استن لی خلق گردید. تیمی متشکل از ابرقهرمانانی که در مقابل شخصیتهای شرور میایستند و ماجراهای بسیاری را پشت سر خواهند گذاشت. ماجراهایی که پایان آن، دو فیلم آخر مجموعه انتقامجویان بود.
جاده ابرقهرمانی
داستان در فیلمهای ابرقهرمانی بیشتر شبیه به جادهای میماند که شخصیتهای ابرقهرمان را مجبور میکند تا در یک خط مستقیم حرکت کنند. در واقع داستان در سینمای ابرقهرمانی که شخصیتها مهمتر از داستان یا پیرنگها هستند، اهمیت آنچنانی ندارد. به همین خاطر است که فیلمسازان بزرگی همچون اسکورسیزی سینمای ابرقهرمانی را سینما نمیدانند.
زیرا در سینمایی که آنها سالها در آن فعالیت کردهاند، داستان و کنشهای دراماتیکش همه توجه را به خود جلب میکند. در واقع شخصیتها و کاراکترها در سینمای داستان محور همچون عروسکهای خیمه شب بازی هستند که داستان آنها را به حرکت در میآورد. کاملا برخلاف فیلمهای ابرقهرمانی که شخصیتها مهمترین دارایی فیلم هستند.
چرا فیلم ابرقهرمانی میبینیم
کسانی که علاقهمند به سینمای ابرقهرمانی هستند به خاطر دیدن شخصیت محبوبشان است که به سینما میآیند و نه آنکه بدانند قرار است چه اتفاقی در فیلم رخ میدهد. اگر کسی قهرمان محبوبش مرد عنکبوتی است، او تنها به خاطر دیدن این شخصیت بر پرده سینماست که هزینه بلیط میدهد و نه آنکه بداند قرار است چه کنش و واکنشی در طول فیلم برای این شخصیت اتفاق میافتد.
مارول با تکیه بر همین نکته، سری فیلمهای خود به خصوص دو قسمت پایانی انتقام جویان را ساخته است. دو قسمت پایانی همچون دسر بعد از شام است. زیرا در قسمتهای قبلی و به خصوص فیلمهای جداگانه هر کدام از ابرقهرمانان ما با شخصیتها و روند پیرنگ داستانی آنها آشنا شدهایم. حال در دو قسمت پایانی انتقامجویان قرار است جمع شدن این شخصیتها را در کنار یکدیگر و ایجاد یک حماسه و تراژدی را نظارهگر باشیم.
تانوس شرور جذاب مارول
داستان دو قسمت پایانی، به نبرد میان ابرقهرمانان و یکی از جذابترین شرورهای تاریخ سینما و حتی کمیکها یعنی تانوس اختصاص دارد. ابر شروری که برخلاف دیگر شخصیتهای خلق شده که در مقابل قهرمانان میایستادند، دارای هدفی بود که همگی ما به نوعی با او و هدفش همذاتپنداری میکردیم. تانوس را باید بهترین شاهکار مجموعه انتقامجویان به لحاظ شخصیتپردازی دانست.
تانوس شخصیت شروری است که هدفش نه نابودی جهان بلکه سازماندهی آن است. هدفی که در قسمت اول این مجموعه یعنی انتقام جویان جنگ ابدیت بسیار خوب به مخاطب نمایش داده شد و شخصیتپردازی تانوس پازل یکی از بهترین شخصیت منفیهای دنیای سینمایی مارول را تکمیل کرد. اما در قسمت دوم یعنی پایان بازی این شخصیتپردازی خوب به یکباره نابود شد.
تانوس در جنگ ابدیت یا تانوس در پایان بازی
یکی از ایرادات بزرگ به فیلم انتقام جویان پایان بازی همین تغییر جهت دادن شخصیت تانوس بود. شخصیتی که به یکباره در یک چرخش عجیب تبدیل به یک شرور خالی شد که هدفش، نابودی جهان است. این ضعف وقتی بیشتر به نمایش میآید که شما باقی ابرقهرمانان مارول را نیز در این فیلم تنها به عنوان پرکننده صحنههای نبرد ببینید.
عملا میتوان گفت انتقام جویان: پایان بازی تقابل مرد آهنی و تانوس بود. شخصیتهای دیگر در این مجموعه در حد تیپهایی ظاهر شدند که هر کدام چند سکانس زد و خورد داشتند که فقط نشان داده شود که آنها نیز در جنگ با تانوس بودند. در واقع یکی از مشکلات همیشگی مجموعه انتقامجویان همین تعدد کاراکترهاست.
کاراکترهایی که به قدری زیادند که گاها حتی در قاب دوربین نیز جا نمیگیرند. تعدد شخصیتها به قسمت پایانی مجموعه انتقامجویان ضربه سنگینی را وارد کرده است. این ضربه سنگین حتی در خط داستانی فیلم نیز مشهود است. زیرا برای نمایش همه کاراکترها در کنار یکدیگر نویسندگان مجبور شدهاند عملا خط داستانی را نادیده بگیرند تا این شخصیتها همگی در فیلم حضور داشته باشند.
سینمای متکی بر جلوههای ویژه
اما از سمتی باید انتقامجویان را یکی از بهترین فیلمها در حوزه جلوههای ویژه دانست. فیلمی که میتوان ادعا کرد بیش از ۹۰ درصد آن با تجیهزات کامپیوتری خلق شده است و این خود نشان دهنده این خواهد بود که سینمای آینده در اختیار فیلمهای با جلوههای ویژه خواهد بود. فیلمهایی مثل مجموعه انتقامجویان که با برتری گرافیکی خود میتوانند نبردهای هیجانانگیز بسیاری را خلق کنند.
نبردهایی که تنها یک هدف داشته و آن سرگرم کردن مخاطبان است. باید گفت استودیو مارول توانسته است در این زمینه کاملا موفق عمل کرده و با ساخت دنیای سینمایی خود صنعت سینمای سرگرمی محور را رونق ببخشد. صنعتی که مخاطبان سینمای عام پسند از آن استقبال کردهاند و فروش بالای این مجموعه خود گواه این قضیه است.
گواه آنکه مخاطب دنیای امروز سینما بیشتر از آنکه بخواهد با پیچشهای داستانی و قوسهای شخصیتی سر و کله بزند، دوست دارد نبردهای حماسی و فانتزی را بر پرده سینماها ببیند. نبردهای حماسی همچون آثار سینمایی دنیای مارول که اگر بخواهیم سرگرمی را در سینما تعریف کنیم به احتمال زیاد انتقام جویان مثال اصلی ما باشد.