
فیلم خشم مردانه Wrath of Man جدیدترین نقش آفرینی جیسون استاتهام «Jason Statham» است. بازیگر ۵۳ ساله بریتانیایی که در این فیلم نشان داد دیگر وقت آن رسیده که بازنشسته شود. البته این بازنشستگی تنها مخصوص او نیست و در کنارش افرادی مثل آرنولد شوارتزنگر، سیلوستر استالونه، وزلی اسنیپس و دولف لاندگرن که بازیگران سینمای اکشن محور هالیوود هستند نیز کم کم باید جای خود را به بازیگران جوانتر بدهند.
جیسون استاتهام بازیگر نام آشنایی است که همگی ما او را با آثار اکشنش میشناسیم. آثاری همچون مامور انتقال، بیمصرفها و سری فیلمهای سریع و خشن که همگی جزو آثاری هستند که این بازیگر انگلیسی تبار در آنها نقش آفرینی کرده است. بازیگری که تقریبا تمام عمر بازیگری خود را در حال تیراندازی و نبردهای خشن با انواع و اقسام ضدقهرمانهای سینما بوده است.
جدیدترین اثر استاتهام یعنی خشم مردانه مثل آثار قبلی این بازیگر نیست. فردی که ما او را با هنرهای رزمی و بازی در صحنههای اکشن و پرتحرکش میشناسیم در اثر جدید خود صحنههای هیجانانگیز کمتری را به مخاطبان خود نشان میدهد.
فیلم خشم مردانه دوبله فارسی در فیلمگردی
«Guy Ritchie» کارگردان فیلم خشم مردانه است. دوستداران سینما این کارگردان انگلیسی تبار را با فیلمهای همچون «Sherlock Holmes» با بازی رابرت داونی جونیور یا «King Arthur: Legend of the Sword» و آخرین اثر او «Aladdin» میشناسند. کارگردانی که هم در حوزه فانتزی تجربه دارد و هم در حوزه آثار اکشن محور و نشان داده است که میتواند آثار خوبی را بسازد.
فیلم خشم مردانه دوبله فارسی در فیلمگردی
اما فیلم خشم مردانه داستان خاصی ندارد و چه بسا ایده اولیهاش، ایدهای تکراری در میان هزاران فیلم با موضوع دستبرد مسلحانه به ماشین حمل پول باشد. آثاری که یک داستان تک خطی درباره حمله دزدان به ماشین حمل پول و بعد از آن دفاع ماموران حمل پول از محموله خود را دنبال میکند. البته پیرنگ دزدی و در کنار آن خرده پیرنگ انتقام که مرتبط با شخصیت اصلی فیلم یعنی جیسون استاتهام است نیز در فیلم به چشم میخورد.
حمله به ماشین حمل پول
داستان فیلم روایت دزدی از ماشین حمل پولی است که منجر به کشته شدن تعدادی فرد بیگناه میشود. بعد از این ماجرا جیسون با نام مستعار اچ وارد شرکت حمل پول شده و مامور محافظت از پولها میشود. محافظی که در نگاه اول به چشم همکارانش تنها یک فرد معمولی است اما در واقع اصلا فردی معمولی نیست.
هرچند که این معمولی بودن به چشم مخاطب کاملا مسخره جلوه میکند زیرا قطعا ورود شخصیت اصلی داستان به یک شرکت حمل پول تنها یک هدف میتواند داشته باشد و آن هم دستبرد زدن است. اتفاقی که فیلم سعی میکند با ترفندی ساده آن را اینگونه که شما فکر میکنید جلوه دهد، اما در واقع نکته مثبت روایت فیلم نیز در همینجا خلاصه میشود.
خشم مردانه شما را گول میزند!
کارگردان شما را گول میزند تا فکر کنید هدف دزدی است؛ آن هم با تدوینی ساده و البته جابهجایی ساختار سهپردهای داستان. طبق معمول در این ساختار شما در پرده اول با فضای فیلم و شخصیتها آشنا میشوید و سپس در پرده دوم به سراغ نقطه آغاز کنش فیلم میروید و سپس در پرده سوم نتیجه فیلم را میبینید.
اما کارگردان با نمایش سکانس افتتاحیه فیلم که نمایش دزدی از یک ماشین حمل پول است سعی در پرت کردن حواس شما دارد. چرا که این سکانس افتتاحیه در واقع نقطه آغاز کنش و واکنش فیلم به حساب میآید. تا جایی که اگر این سکانس را نبینید عملا در نیمه وسط فیلم نخواهید فهمید چرا شخصیت اصلی به عنوان مامور حمل پول در شرکتی که جهان داستان در آن رخ میدهد شده است.
داستان تکراری که تکراری روایت نمیشود
بازی با سکانسها و جابهجایی آنها، مدل روایتگری اثر را تغییر داده است و شاید همین دلیلی باشد که فیلم از تکراری بودن سوژه و پیرنگ فاصله گرفته است. البته شکی در تکراری بودن داستان نیست اما میتوان اینگونه نیز گفت که تخم مرغ، تخم مرغ است چه نیمرو شود، چه املت.
فیلم، در سه بخش داستان خود را برای مخاطب بیان میکند. بخش اول ورود اچ به داخل شرکت حمل پول است. بخش دوم ماجرای زندگی شخصی اچ و چرایی حضورش در شرکت را بیان میکند. بخش سوم نیز اختصاص دارد به حمله مسلحانهای که به شرکت شده و اچ آن را خنثی میکند.
فیلم خشم مردانه میتواند پایانی بر راه بازیگری استاتهام باشد؟
شخصیتپردازی اثر نیز چنگی به دل نمیزند، در واقع جیسون استاتهامی که ما همیشه او را در فیلمها پرجنب و جوش میدیدیم در این اثر حالت خنثیتری به خود گرفته است. از صحنههای نبرد تن به تن با شخصیتهای منفی دیگر خبری نیست و تنها صحنههای هیجان انگیز او نیز تیراندازیهای کم تعداد در بعضی از سکانسهاست.
میتوان گفت که پا به سن گذاشتن استاتهام کم کم خود را در فیلمهایش نشان داده است و دیگر نمیتوان از او انتظار بالا رفتن از ساختمان یا نبردهای تن به تن را داشت. از سوی دیگر تیپ شخصیتی او نیز همچنان در همه فیلمهایش تکرایست. فردی خونسرد با چهرهای سرد که خیلی شیک و با وقار انگلیسی راه میرود، حتی در صحنههای نبرد و تیراندازی.
هرچند با تمام صحبتهای بالا باید ذکر کرد که جیسون استاتهام و فیلم جدیدش هر چه قدر هم که داستانی تکراری را روایت کنند ولی باز هم میتوانند طرفداران سینمای اکشن را راضی نگه دارند. زیرا مخاطب سینمای اکشن به دنبال هیجان نبردها و صحنههای تیراندازی است که قطعا در فیلم خشم مردانه به وفور میتوان آن را پیدا کرد. پس اگر طرفدار سینمای اکشن هستید این فیلم گزینه خوبی برای بالا بردن آدرنالین خونتان است.