
فیلم صحنه زنی نگاهی متفاوت به پدیدهای اجتماعی را دارد که همچون آتش زیر خاکستر بر بستر شهر تهران خفته است. آسیب اجتماعی که باعث میشود انسانها از جان خود مایه بگذارند تا توان زندگی کردن داشته باشند. فیلم قصه آدمهایی است که بر اثر فقر، اعتیاد یا دیگر مشکلات اجتماعی حاضر به ایجاد تصادف ساختگی و دریافت پول بیمه میشوند. همراه ما باشید با نقد فیلم صحنه زنی.
فیلم صحنه زنی برای اولین بار در سی و هشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر برای مخاطبان به نمایش درآمد. فیلمی که برای کارگردان خود «علیرضا صمدی» سیمرغ نقرهای بهترین کارگردانی را به همراه داشت. سیمرغی برای کارگردانی جوان که فیلم اول او با نام «بی نام» اثری متوسط با بازی ستارههای سینمای ایران همچون «باران کوثری» و «حسن معجونی» بود.
صحنه زنی فیلمی خوب از علیرضا صمدی
فیلم صحنه زنی از اثر قبلی صمدی فیلمی خوش ساختتر است. فیلمی با کارگردانی خوب که سوژهای جذاب را بر پرده سینما آورده است. سوژهای که حداقل تا به این لحظه در سینمایی که مبتنی بر روایت آسیبهای اجتماعی مناطق پایین شهر بوده، وجود نداشته است. سوژهای که ناشی از برخورد کارگردان با این نوع کسب درآمد از طریق تصادف ساختگی بوده است.
مهمترین نکته که در نقد فیلم صحنه زنی خواهیم گفت آن است که کارگردان اثرش را نه برمبنای تخیلاتش از این پدیده بلکه با برخورد خود با موضوع پدید آورده است. فیلم داستان سه خلافکار مناطق پایین شهر را روایت میکند که به دنبال کسب درآمد از ایجاد تصادفهای ساختگی و گرفتن پول بیمه هستند. پیرنگ اصلی که مخاطب را با سوژهای جدید روبرو میکند.
تماشای آنلاین فیلم ایرانی در فیلمگردی
بررسی آسیبهای اجتماعی
پیرنگ اصلی فیلم را میتوان نقطه قوت اثر دانست که تلاش میکند این پدیده اجتماعی را تنها روایت کند و وارد قضاوت کردن نشود. قضاوتی که اگر کارگردان تلاش میکرد وارد آن شود، فیلم را تبدیل به اثری غیرواقعی میکرد. هرچند که در کنار این پیرنگ، خرده پیرنگهای دیگری نیز همچون مسئله سقط جنین، مشکلات حضانت فرزندان، طلاق و پدیده نو ظهور بادیگار داشتن نیز بررسی میشود.
خرده پیرنگهایی که میتوان گفت به علت تعدد آنها، روایت کلی فیلم پیوستگی خود را از دست داده است. زیرا در انتهای اثر مخاطب با این پرسش مواجه میشود که فیلم میخواست چه بگوید؟. همین پرسش ما را به این نتیجه میرساند که کارگردان با وجود سوژههای جدیدی که برای فیلمش انتخاب کرده است، اما به علت تعدد سوژهها نتوانسته پرداخت خوبی برای همه آنها داشته باشد.
فیلمی با داستانهای زیاد
فیلم قطعا اثر بهتری میشد اگر صمدی تمرکز خود را تنها بر یک پیرنگ از ۵ پیرنگ موجود در فیلم میگذاشت. هرچند که صمدی تلاش کرده است تا حداقل پیرنگ اصلی خود را که ماجرای زندگی اسد با بازی «بهرام افشاری» است به خوبی پیش ببرد. نقطه محوری داستان نیز حضور شخصیت اسد خواهد بود. پدری که به علت زندان رفتنش حضانت دختر خود را از دست داده است.
اسد که از این قضیه آشفته است، شب هنگام در نقش یک بادیگارد یا مامور تشریفات ظاهر میشود و در طول روز یک خلافکار خرده پاست که صحنه زنی انجام میدهد. او به همراه باند سه نفره خود که بازیگرانش را «مجید صالحی» و «پیام احمدی نیا» تشکیل میدهند به دنبال خرده خلافهای کوچکی هستند تا گذران زندگی کنند.
ترکیب سه نفره
ترکیب سه نفرهای که ما را یاد فیلم «گشت ارشاد» میاندازد و نشان داده است که این ترکیب سه نفره در فیلمهایی که مبتنی بر تیمی از خلافکاران خرده پاست به خوبی جواب داده است. هرچند که فیلم در قیاسی ناخواسته با اثر «محمد کارت» قرار میگیرد. زیرا این مدل پرداختن به کاراکترهای لات پایین شهر پیشتر در فیلم «شنای پروانه» در مقابل چشمان مخاطب قرار گرفته است.
همین دلیلی شده است که فیلم و شخصیتهایش در قیاس قرار بگیرند که اشتباه است. زیرا اتمسفر هر فیلم و شخصیتهایش را نباید در قیاس با آثار مشابه قرار داد، به خصوص درباره این فیلم که از فرمول شخصیتپردازی رایج در آثار اجتماعی ایرانی استفاده میکند. منظور فرمول کاراکتر لات پایین شهری است که «امیر آقایی»، «حمید فرخنژاد» و «پرویز پرستویی» آن را قبلا بازی کردهاند.
اما جنس سه کاراکتر اصلی فیلم صحنه زنی متفاوت از دیگر شخصیتهای لاتی است که در سینما دیدهاید. ترکیبی از یک رئیس سرد و خشن در کنار یک کارچاق کن حرفهای و البته بزن بهادری که کمی شیرین عقل است. این ترکیب باعث شده تا صحنههای درگیری درون فیلم که تعدادشان بالاست خوب از کار دربیایند.
مثلا سکانسی که این ترکیب سه نفره به دنبال دادن درسی به یک قصاب هستند یا دعواهایی که این سه نفر با دیگر اراذل و اوباش انجام میدهند. سکانسهایی که ترکیبی از خشونت و طنزی خوب است که بیننده را سر ذوق میآورد. به خصوص با هنرنمایی «مجید صالحی» که با انداختن تیکههای خندهدار فضای خشن زد و خوردها را کمی تلطیف میکند.
ماجرای زندگی یک لات
صمدی در فیلم خود تلاش کرده است کاراکتر اسد را یک لات دعوایی معرفی کند که در عین انجام کارهای خلاف اما خطوط قرمزی نیز دارد. همچون آنکه به دنبال مواد مخدر نیست، به زنان کاری ندارد و مرام و معرفت را میشناسد. خصوصیاتی که «بهرام افشاری» به خوبی توانسته است آنها را در قالب شخصیت اسد برای مخاطب تصویرسازی کند.
مسئله حضانت دختر اسعد محور اصلی شخصیت اوست. تمام کارهایی که این شخصیت در طول فیلم انجام میدهد نیز در همین راستا قرار میگیرد. عشق پدرانهای که اسعد را وادار میکند تا به دنبال دخترش که از کشور خارج شده باشد. سکانسهای مرتبط با ملاقات اسعد با یک دختر فال فروش و خط قرمزهایی که او دارد همگی حاکی از این عشق پدرانه است.
تصویرسازی که افشاری از کاراکتر اسعد ارائه میکند در فیلمهای قبلیاش همچون «چشم و گوش بسته»، «کارگر ساده نیازمندیم» و مهمتر از همه سریال «پایتخت» بسیار فاصله دارد. بازی او توانسته است فیلم را از اثری متوسط به اثری خوب سوق دهد که ارزش دیدن دارد. هرچند که افشاری تلاش کرده است شخصیت را از کلیشه و تیپسازی جدا کند اما کاراکتر اسد درگیر این اتفاق شده است.
صحنه زنی و کاراکترهایی تیپیکالش
اتفاقی که تلاش شده که رخ ندهد ولی برای شخصیتهای دیگر این تیپسازی کاملا اتفاق افتاده است. شخصیت سبزواری با بازی «مجید صالحی» یا مستر با بازی «پیام احمدی نیا» کاملا تیپیکال در فیلم ظاهر میشوند. نکته قابل تامل اما آن است که این ترکیب سه نفره نقطه مرکزی فیلم هستند و شخصیتپردازی لازمه آنهاست در حالی سایر شخصیتها عملا کارکرد خاصی ندارند.
شخصیت مددکار با بازی «مهتاب کرامتی» یکی از کاراکترهایی است که معلوم نیست وجود او چه پیشبردی برای داستان دارد. شخصیتی فرعی که تنها وظیفه او داشتن نقش وجدان اخلاقی برای کاراکتر اسد است که به او بباوراند که از سقط جنین یک مادر بدهکار گذر کند. سقط جنینی که یکی از پیرنگهای درون فیلم است که باعث آن شده تا داستان فیلم از یکدستی خارج شود.
زیرا قرار دادن یک پیرنگ اضافه در فیلم مستلزم آن است که شما نه تنها آن داستان را بپرورانید بلکه باید آن را به پایان برسانید و به پیرنگ اصلی نیز آن را مرتبط کنید. اتفاقی که در فیلم صحنه زنی رخ داده اما اضافی است. چه بسا پرداختن بر روی پیرنگ اتفاقات مرتبط با مامور تشریفات بودن اسد و ماجراهای او پیرنگ جذابتری را برای فیلم ایجاد میکرد.
صحنه زنی فیلمی دیدنش را از دست ندهید
فیلم صحنه زنی اثر متفاوت با سوژهای جدید در ژانر اجتماعی سینمای ایران است. اثری که میخواهد مواجهای با پدیده تصادفات ساختگی، سقط جنین، آسیبهای اجتماعی مناطق پایین شهر و همچنین مسئله حضانت فرزندان داشته باشد. فیلمی که شاید به خاطر تعدد آثار مشابه به ورطه قیاس بیافتد اما باید بدانید که دیدن آثار مشابه نباید تجربه شما را از دیدن این اثر از بین ببرد.
با تشکر از شما مخاطبان مجله نقد فیلمگردی، نظرات خود را درباره نقد فیلم صحنه زنی در بخش دیدگاهها با ما در میان بگذارید.