
قسمت دوم فیلم یک مکان ساکت A Quiet Place Part II ادامهای بر قسمت اول این فیلم است. اثری در ژانر هیجانی و ترسناک که این بار برخلاف قسمت اول دنیای ساکت جهان داستان را تبدیل به دنیای صداها کرده است. هیولاها همچنان مشغول شکار انسانها هستند اما اینبار یک تفاوت عظیم وجود دارد، انسانها نیز تبدیل به شکارچیان هیولاها شدهاند.
قسمت دوم یک مکان ساکت همچون قسمت اول توسط جان کرازینسکی «John Krasinski» ساخته شده است. عوامل و بازیگران فیلم نیز همان ترکیب قسمت اول هستند ولی با دو تفاوت. بازیگر جدیدی که به جمع بازیگران فیلم پیوسته است، کیلین مورفی «Cillian Murphy» بازیگر ۴۵ ساله آمریکایی است. بازیگری که بازی درخشان او در نقشهای بیادماندنی همچون سریال «Peaky Blinders» را همگی دنبال کنندگان سینما به یاد دارند.
فیلم یک مکان ساکت ۲ دوبله فارسی در فیلمگردی
کیلین مورفی در فیلم یک مکان ساکت ۲ جایگزین نقش محوری، کرازینسکی شده است. بیننده که تا قبل از این با پدر خانواده همراه شده است تا به نبرد هیولاها و نجات خانواده برود، حال باید با شخصیت جدید به دنبال نجات خانواده و نبرد با هیولاها برود.
فیلم یک مکان ساکت ۲ دوبله فارسی در فیلمگردی
ما شاهد بودیم که در قسمت اول، بعد از نبرد با هیولاها، پدر خانواده با از جان گذشتگی خود توانست خانوادهاش را نجات دهد. حال بعد از مرگ او، خانواده آبوت یعنی اِولین با بازی امیلی بلانت «Emily Blunt» و سه فرزند خود باید در پی نجات زندگیشان از حصار امن مزرعه عبور کنند. حصار امنی که ما در قسمت اول آن را با مسیرهایی که با شن سفید مشخص شدهاند، میشناسیم. به واقع عبور از مسیر شنی در سکانسی که مادر خانواده پایش را از مسیر خارج میکند، نقطه آغاز کنش فیلم است. کنشی که واکنشهای بعدی داستان همگی معلولی بر این کنش هستند.
درون و بیرون حصار
قسمت دوم فیلم برخلاف قسمت اول که درون حصار و مزرعه رخ میدهد، ما را با دنیای بیرون مزرعه آشنا میکند. گویی که قسمت اول میخواهد نشانمان دهد که نبرد برای زندگی آن هم با موجوداتی که به صدا حساس هستند چگونه است. نبردی که در انتها با کشف ابزار نجات یا همان اسلحه برای نبرد با هیولاها پایان مییابد. سپس در قسمت دوم ما شاهد چگونگی استفاده از این ابزار نجات هستیم. ابزاری که دلیل سفر خانواده اِمت به بیرون از حصار امن است.
پیرنگ قسمت دوم برخلاف قسمت اول که در خصوص بقا بود، به پیرنگ فرار اختصاص دارد. ما همراه خانواده اِمت از مزرعه بیرون میزنیم تا بتوانیم اسلحه نهایی که برای نبرد با هیولاها قرار است استفاده شود را با دیگران نیز به اشتراک بگذاریم. اینجاست که شخصیت کیلین مورفی و دختر خانواده نقش محوری داستان را بر عهده میگیرند. شخصیتهایی که در ابتدای فیلم ما با آنها آشنا شدهایم.
چه شد که شکار شدیم؟
فیلم در پرده اول داستانی خود فلش بکی به ماجراهای روز حمله میزند. فلش بکی که ما در قسمت اول شاهد آن نبودیم و نمیدانستیم که دقیقا روز حملهای که در فیلم با اعداد نمایش داده میشد یعنی چه (به طور مثال ۴۷۴ روز پس از حمله). اما در ابتدای قسمت دوم کارگردان ما را با اتفاقات روز حمله آشنا کرده و تمام شخصیتهای داستان را همراه با داستان پیدایش هیولاها دوباره برای مخاطب معرفی و بازگو میکند. هرچند که این بازگویی داستان و علت پیدایش هیولاها ابتر باقی میماند و ما هنوز نمیدانیم چه شد که هیولاها به انسانها حمله کردند یا اصلا از کجا آمدهاند.
سپس کارگردان ما را دوباره به زمان حال که داستان در آن جریان دارد پرتاب میکند، آن هم درست بعد از پایان نبردی که در قسمت اول شاهد آن بودیم. این بازی با زمان نه تنها در ابتدای فیلم بلکه در لحظات حساس نبرد با هیولاها در نیمه میانی فیلم نیز مخاطب را میخکوب صندلی خود میکند. کارگردان با تدوینی جذاب لحظات نفسگیر جدال شخصیتهای فیلم را با مرگ، در سه خط داستانی موازی روایت میکند.
خط داستانی موازی که در یک سوی آن لحظه گیر افتادن دختر خانواده و مورفی نمایش داده میشود؛ در سوی دیگر لحظه نبرد مادر خانواده با یکی از هیولاها برای نجات فرزندانش و از سمتی لحظه حساس دست و پنجه نرم کردن پسر خانواده و فرزند کوچکتر برای حفظ اکسیژن موجود. این ترکیب سهگانه روایت داستان آن هم به صورت موازی، نقطه عطف فیلم به حساب میآید.
نقش پر رنگتر دیالوگها در یک مکان ساکت ۲
فیلم یک مکان ساکت ۲ برخلاف قسمت اول صداهای بیشتری را به مخاطب ارائه میکند. انگار حال که خانواده امت آن هم با سلاحی که در دست دارند از حصار امن بیرون آمدهاند، صداها نیز بیشتر شدهاند. این شاید نشان از شجاعتی باشد که سلاح به آنها داده است. شجاعتی که باعث میشود آنها بیشتر با یکدیگر حرف بزنند و دیگر سکوت نکنند.
سکوت قسمت اول فیلم در قسمت دوم جای خود را به دیالوگها داده است. آن نقطه قوتی که در قسمت اول شاهدش بودیم، یعنی از بین بردن خود خواسته دیالوگها، در قسمت دوم دیگر وجود ندارد. دیالوگها درست است که روایت خط داستانی را برای مخاطب قابل فهمتر کردهاند اما آن سکوتی که باعث ترس مخاطب و کاراکترهای فیلم میشد دیگر از بین رفته است. میتوان گفت قسمت اول هر چه قدر قدرت ترس را به ما نشان میداد قسمت دوم هیجان را جایگزین ترس کرده است.