بزرگ ترین سؤالات درباره فیلم شیوع Contagion
در این مقاله به دنبال جواب هایی برای بزرگترین سؤالاتی خواهیم گشت که بر اثر تماشای فیلم شیوع - Contagion در زمان فاصله گذاری اجتماعی در ذهن مان شکل گرفته اند.

- پس از شیوع گستردهی ویروس جدید کرونا، مردم دوباره سراغ این فیلم ترسناک و دقیق فاجعهبار رفتهاند.
- از آنجایی که «شیوع» بازیگران برجستهی زیادی دارد، گرههای داستانی متنوعی هم دارد که بعضی از آنها واضحتر از سایرین هستند.
- حالا به سؤال بزرگ «شیوع» میرسیم: ویروس «مِو - ۱» از کجا آمد؟
- در پایان فیلم، فلشبکی به روزهای قبل از شروع بیماری زده میشود و خفاشی را میبینیم که یک تکه از موزی که مشغول خوردنش بوده را درون آغل خوکها میاندازد.
ضربالمثلی قدیمی میگوید «هنر تقلیدی از زندگی است» – اما در مورد فیلم پاندمی جهانی «شیوع» محصول ۲۰۱۱ باید گفت انگار زندگی تقلیدی از هنر است!! پس از شیوع گستردهی ویروس جدید کرونا، مردم دوباره سراغ این فیلم ترسناک و دقیق فاجعهبار رفتهاند؛ آنقدر که حالا که این سطور را مینویسم این فیلم در بین ۱۰ فیلم برتر اجارهای و فروشی در سایتها قرار گرفته و در حال حاضر تنها فیلم تولید شده پیش از سال ۲۰۱۹ است که در این فهرست جای دارد.
از آنجایی که «شیوع» بازیگران برجستهی زیادی دارد، گرههای داستانی متنوعی هم دارد که بعضی از آنها واضحتر از سایرین هستند. حالا اگر این را با دیالوگهای علمی سنگین ترکیب کنیم، سؤالاتی دربارهی اتفاقاتی که در پایان فیلم برای شخصیتهای مختلف افتاد، برایمان به وجود میآید. پس حالا به دنبال جوابهایی برای بزرگترین سؤالاتی خواهیم گشت که بر اثر تماشای این فیلم در زمان فاصلهگذاری اجتماعی در ذهنمان شکل گرفتهاند.
چرا شخصیت ماریون کوتیار در انتهای شیوع فرار کرد؟
یکی از مبهمترین اتفاقات فیلم، اتفاقی است که برای متخصص اپیدمیولوژیِ سازمان بهداشت جهانی «دکتر لئونورا اورانتس» با بازی «ماریون کوتیار» میافتد. در ابتدا، داستان او کاملاً روشن و واضح به نظر میرسد، او به هنگکنگ و ماکائو سفر میکند تا مشخص کند که ویروس مورد نظر دقیقاً از کجا نشأت گرفته و چطور منتشر گردیده است. اما از اواسط فیلم اوضاع دکتر اورانتس پیچیده میشود، او توسط رابط چینیِ خود ربوده شده و به روستای او برده میشود، جایی که اکثر بزرگسالان بر اثر ویروس مردهاند و تنها کودکان بر جا ماندهاند.
به دکتر اورانتس گفته میشود که قرار است تا زمان تولید واکسن، گروگان گرفته شود و سپس در ازای دریافت مقدار کافی از واکسن برای کودکان باقیمانده، آزاد گردد. پس از اینکه دکتر اورانتس در ازای دریافت واکسن آزاد میشود، با ناجی خود به فرودگاه رفته تا به کشورش بازگردد. اما وقتی ناجی به او میگوید واکسنها بیاثر هستند، او در سکوت برمیخیزد و در فرودگاه شروع به دویدن میکند.
این آخرینباری است که دکتر اورانتس را میبینیم و این سؤال در ذهنمان به وجود میآید که او با این سرعت کجا میرود؟ هرچند «شیوع» زمان زیادی را صرف این صحنه نمیکند اما او را میبینیم که پس از چند ماه زندگی در روستا، با کودکان روستا صمیمی شده است. پس، از آنجایی که هیچ انگیزهای برای فرار او ذکر نمیشود، نتیجه میگیریم او فرار کرد تا به آنها هشدار دهد که واکسن از آنها در برابر ویروس محافظت نخواهد کرد.
آیا شخصیت «جود لا» در شیوع، واقعاً فکر میکرد درمان ویروس را پیدا کرده است؟
یک ماجرای گیج کنندهی دیگر، داستان وبلاگنویس «آلن کرام وید» با بازی «جود لا» است که در زمان پاندمی با انتشار تئوریهای توطئه به شدت معروف میشود. در یک زمان خاص در طول پاندمی، او ویدیویی برای تماشاچیانش ضبط میکند و به آنان میگوید که به ویروس آلوده شده است و قصد دارد از عصارهی گیاه یاس زرد به عنوان یک داروی هومیوپاتی (مشابه درمانی) استفاده نماید. وقتی کرام وید زنده میماند، عموم مردم سراغ عصارهی یاس زرد میروند.
این دارو در فروشگاهها کمیاب میشود و داروخانهها شلوغ میشوند و کرام وید پول زیادی به جیب میزند. وقتی واکسن تهیه میشود، او به تماشاچیان خود میگوید از واکسن استفاده نکنند و در عوض برای درمان خود به داروهای هومیوپاتیِ او روی بیاورند. وی در نهایت به اتهام کلاهبرداری در سرمایهگذاری و قتل غیرعمد، خصوصاً در رابطه با تبلیغ عصارهی یاس زرد به عنوان درمانی برای بیماری بدون وجود مدارک علمی و معتبر و کسب منفعت مالی از آن، دستگیر میشود.
مانند دکتر اورانتس، انگیزههای کرام وید هم فاش نمیشوند. آیا او واقعاً با علم به اینکه این دارو مؤثر نیست، برای کسب منفعت مالی آن را تبلیغ میکرد یا واقعاً باور داشت یاس زرد درمان مؤثری برای ویروس است؟ یک سرنخ بزرگ در انتهای فیلم نشان میدهد که احتمال اول درست است. پس از دستگیری کرام وید، با آزمایش خون او مشخص میشود که هیچ پادتنی برای ویروس در بدن او وجود ندارد، یعنی او هیچوقت به ویروس مبتلا نشده است.
به بیانی کرام وید نه تنها دربارهی بهبود خود با یاس زرد دروغ گفته، بلکه ادعای مبتلا شدنش به ویروس هم دروغ بوده است. این یعنی او به خوبی میدانسته که دارویی که از تبلیغش سود زیادی به دست آورده، کاملاً تقلبی است.
منشاء دقیق ویروس «شیوع» کجا بود و ویروس چطور منتشر شد؟
حالا به سؤال بزرگ «شیوع» میرسیم: ویروس «مِو – ۱» از کجا آمد؟ در اوایل فیلم، یکی از پزشکان مرکز کنترل و پیشگیری بیماریها که مشغول تحقیق دربارهی آن است، اعلام میکند که کد دی ان ای ویروس حاوی ردپاهایی از دی ان ای خوک و خفاش است و این یعنی ویروس قبل از آلوده کردن انسانها، در بدن یکی از این دو جانور جهش یافته است.
در پایان فیلم، فلشبکی به روزهای قبل از شروع بیماری زده میشود و خفاشی را میبینیم که یک تکه از موزی که مشغول خوردنش بوده را درون آغل خوکها میاندازد و یکی از خوکها آن تکه موز را میخورد. با توجه به سرنخهایی که دربارهی منشاء بیماری پیدا کردهایم، روشن میشود همینجاست که ویروس مورد نظر جهش پیدا کرده و به این شکل نهایی درآمده است.
خوک بعد از ابتلا به ویروس جدید، ذبح میشود و برای طبخ در یک کازینوی گرانقیمت در ماکائو آماده میگردد، و در همان زمان یک مدیر آمریکایی به نام «بث اموف» (گیونت پالترو) با اهداف کاری، به این کازینو میرود. وقتی بث با دستان نشستهی آشپزی که مشغول آماده کردن خوک بوده، دست میدهد، به ویروس آلوده میگردد. سپس همانطور که دکتر اورانتس قبلاً توضیح داده بود، بث نادانسته ویروس را به چند نفر دیگر در کازینو منتقل میکند و سرآغاز شیوع پاندمی را رقم میزند.