تغییرات رویکرد سیاسی کشور مخصوصا در دهه ۸۰، تأثیر به سزایی در عرصه سینمایی کشور مخصوصا در موضوعاتی نظیر زنان و دختران گذاشت.
در این دهه تعداد فیلمسازان و بازیگران زن رو به افزایش گذاشته و زنان و دختران توانستند به نوعی قصهساز باشند و بحث راه بیاندازند. اما در همین ایام بود که بر عکس ورود جدی زنان به این عرصه هنری، نگاه نازلتر به جنس مؤنث در آثار هنری سینما و تئاتر کشور مشهود شد. رویکردی که باعث شد که تا نقش دختران و زنان در سینمای ایران به یاد آورده میشود، سریع اذهان به سمت داستانهای درام، عاشقانهی سطحی و بچهگانه متبادر شود؛ اما واقعیت ماجرا فراتر از این است.
جامعه دختران کشور همواره با مشکلاتی رو به روست که مردم ایران نیاز جدی به آگاهسازی درست پیرامون آن دارند.
متأسفانه سینمای کشور ما مثل هر موضوع ضروری دیگری، نگاه درست و راهبردی نسبت به زنان و دختران و مسائل آنها را انگار در لیست نیمه سیاه و تحریمی خود قرار داده است.
این قشر غریبه سینمای ایران، بارها در اثر نگاه اشتباه و بعضا انحرافی به موضوعات، دستاویز سیاستهای فرهنگی مشوش و بیگانهی سنت قرار گرفته و به مسیری نادرست راهبری شده است.
در عمر چند ده ساله سینمای ایران، معدود آثاری را میتوان یافت که نسبت به سایر فیلمهای حول جامعه دختران و زنان، نگاه درستتری داشته باشد.
در این پرونده تحت عنوان « ١٠ دخترانه سینمای ایران» قصد داریم به ۱۰ اثر با نگرش تقریبا صحیح همراه با واقعیت حول این خلاء جدی بپردازیم؛
-
درساژ (سال ۹۶)
-
دختر (سال ۹۴)
-
فراری (سال ۹۴)
-
لاک قرمز (سال ۹۴)
-
نفس (سال ۹۴)
-
چند متر مکعب عشق (سال ۹۲)
-
دربند (سال ۹۱)
-
قاعده تصادف (سال ۹۱)
-
خواهران غریب (سال ۷۴)
-
بازی بزرگان (سال ۶۹)